بهترین پدربزرگ دنیا
تبسم عسلم تو بهترین و مهربونترین پدربزرگ جهانو داری اصلا نمیتونم توصیف کنم که چقدر دوستت داره باورت نمیشه وقتی فقط 4 روزت بود و پدر بزرگ مهربونت میخواست ازت جدا بشه کلی گریه کرد و دل منو سوزوند الهی قربون بابای مهربونم برم که بهترین بابای دنیاست الهی که تا ابد زیر سایش باشیم عسلم دو تا از شعرهایی که پدر بزرگ جون برات سروده رو واست مینویسم :
روی ماهت جلوه ای از لطف رب چهره معصوم و پاکت پر طرب
من فدای غنچه لبهای تو من فدای گریه و چشمهای تو
چشمهایت را هنوز نگشوده ای صبر و آرام و قرارم برده ای
عاطفه بار دگر کوچک شده چون نگاهت میکنم کودک شده
ای تبسم تو همه جان منی گرمی این روزگاران منی
تا خداوند جهان شاهی کند بر تو و بر مادرت یاری کند
اول گلی که پسندیده ام تویی هر گل که مثل تو زیبا نمیشود
زیباترین تبسم دنیا فقط تویی مانند خوشگلی تو پیدا نمیشود
آیات حق به چهره تو خنده میکند بی لطف او که ماه هویدا نمیشود
خوشحالیم به آمدنت رنگ و بو گرفت قربان خالقی که بیخبر از ما نمیشود